فولاد در خاموشی: چالش انرژی در مسیر «سرمایه‌گذاری برای تولید»

فولاد در خاموشی: چالش انرژی در مسیر «سرمایه‌گذاری برای تولید»


مقدمه:

با آغاز سال ۱۴۰۴ و تعیین آن به عنوان «سال سرمایه‌گذاری برای تولید» از سوی مقام معظم رهبری، امیدهای تازه‌ای برای رونق تولید، اشتغال‌زایی و توسعه اقتصادی در کشور شکل گرفت. اما درست در نخستین ماه‌های سال، صنعت فولاد ایران به‌عنوان یکی از ارکان اصلی تولید صنعتی کشور، بار دیگر درگیر بحرانی قدیمی اما عمیق‌تر از همیشه شده است: بحران تأمین انرژی. این بار، خاموشی‌ها و محدودیت‌های برق در فصل بهار، یعنی زمانی که انتظار پایداری تأمین انرژی می‌رود، زنگ خطری برای آینده تولید در بزرگ‌ترین صنایع کشور به‌صدا درآورده است.


بدنه تحلیل:

بحران برق زودهنگام؛ تقابل با شعار سال

در حالی‌که کشور هنوز در هفته‌های ابتدایی سال قرار دارد، صنایع فولادی با کاهش شدید سهمیه برق روبه‌رو شده‌اند. طبق اعلام دبیر انجمن فولاد، در مواردی کاهش برق تا ۸۰ درصد نیز گزارش شده است. این سطح از محدودیت حتی در پیک مصرف تابستان یا بحران گاز زمستان هم کم‌سابقه است.

کارخانه‌های بزرگی مانند فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، فولاد کاوه جنوب و فولاد هرمزگان، که هرکدام میلیاردها تومان سرمایه‌گذاری در خطوط تولید و توسعه داشته‌اند، ناگهان با توقف بخشی از فعالیت‌هایشان روبه‌رو شدند. این توقف‌ها نه تنها برنامه‌های تولید را به هم ریخته، بلکه سرمایه‌گذاران و صادرکنندگان را نیز دچار سردرگمی کرده است.

تأثیر فوری بر تولید، اشتغال و صادرات

بر اساس داده‌های انجمن جهانی فولاد، ایران در فوریه ۲۰۲۵ میلادی (مطابق با اسفند ۱۴۰۳) بالاترین نرخ کاهش تولید فولاد را در جهان ثبت کرده است. اکنون با محدودیت‌های جدید، این افت تولید تشدید خواهد شد.

بیش از ۲۵۰ هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم به صنعت فولاد وابسته‌اند. ادامه‌دار بودن اختلال در تولید، می‌تواند به توقف پروژه‌های ساختمانی، تأخیر در تحویل مقاطع فولادی و حتی موج جدیدی از بیکاری در صنایع پایین‌دستی منجر شود.

در حوزه صادرات نیز، ایران در رقابت شدید با کشورهای منطقه مانند ترکیه، عربستان، هند و چین قرار دارد. هرگونه ناتوانی در تأمین پایدار انرژی، باعث از دست رفتن بازارهای صادراتی و کاهش ارزآوری کشور خواهد شد.


دولت، صمت و نیرو؛ تلاقی در میدان بحران

بر اساس اظهارات رسمی، وزارت صمت از وضعیت پیش‌آمده رضایت ندارد و پیگیری‌هایی در سطح دولت انجام داده است. مکاتبه وزیر صمت با وزیر نیرو از نشانه‌های این نگرانی جدی است.

با این حال، چالش‌های ساختاری در شبکه برق ایران، از جمله کمبود نیروگاه‌های گازی، تأخیر در توسعه تجدیدپذیرها و رشد نامتوازن تقاضای صنعتی، باعث شده تا وعده‌ها برای حل بحران انرژی در حد گفت‌وگو باقی بماند. تا زمانی که طرحی جامع برای تأمین برق صنایع با پایداری و اولویت تدوین نشود، نمی‌توان امیدی به سرمایه‌گذاری مؤثر در صنعت فولاد داشت.


تجربه تلخ زمستان و تکرار آن در بهار

فولادسازان کشور در زمستان گذشته نیز با بحران مشابهی مواجه بودند. قطعی گاز باعث شد تا تولیدکنندگان در خوزستان و یزد به‌صورت کامل متوقف شوند. حال با شروع سال جدید، این تجربه تلخ در قالب بحران برق در حال تکرار است.

در واقع به جای آن‌که فاز اول سرمایه‌گذاری‌ها طبق شعار سال، در ابتدای سال آغاز شود، بسیاری از خطوط تولید به حالت تعلیق درآمده‌اند. حتی در پروژه‌های توسعه‌ای نیز تردید به وجود آمده، چرا که تولیدکنندگان نمی‌توانند برای تأمین انرژی برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشند.


هزینه‌های پنهان بحران انرژی برای فولاد

جدا از زیان مستقیم تولید، بحران برق هزینه‌های پنهانی هم دارد:

  • از دست رفتن اعتماد شرکای خارجی

  • افزایش استهلاک تجهیزات در اثر توقف و استارت مجدد

  • افزایش نرخ ضایعات

  • کاهش بهره‌وری نیروی انسانی

  • کاهش قدرت چانه‌زنی در قراردادهای بلندمدت صادراتی

همچنین فشار مضاعف بر شبکه برق در تابستان آینده و پیش‌بینی جهش قیمت انرژی، تهدید جدی‌تری برای این صنعت راهبردی است.


راهکارهای ممکن؛ اما بدون ضمانت

کارشناسان برای برون‌رفت از این شرایط چند مسیر را پیشنهاد می‌کنند:

  • تدوین «طرح تأمین اختصاصی انرژی» برای صنایع راهبردی

  • حمایت از توسعه نیروگاه‌های اختصاصی فولادسازان

  • بازتعریف سهمیه‌بندی انرژی بر اساس شاخص‌های بهره‌وری

  • شفاف‌سازی در برنامه خاموشی‌ها و اعلام زودهنگام به تولیدکنندگان

  • تسریع در تصویب بسته‌های تشویقی برای انرژی‌های تجدیدپذیر در بخش خصوصی

اما تا زمانی که این راهکارها از سطح پیشنهاد به اجرا نرسند، هرگونه سخن از «سرمایه‌گذاری برای تولید» تنها یک شعار خواهد بود.


نتیجه‌گیری:

صنعت فولاد ایران، ستون فقرات تولید صنعتی کشور، در آستانه سالی که قرار بود سال سرمایه‌گذاری باشد، با خاموشی‌های بی‌برنامه، در خاموشی قرار گرفته است. اگرچه ظرفیت تولید کشور بالاست و تجربه گران‌سنگی از گذر از تحریم‌ها و بحران‌ها دارد، اما تداوم بی‌برنامگی در حوزه انرژی می‌تواند این مزیت‌ها را فرسوده کند.

اکنون زمان آن رسیده که سیاست‌گذاران، تأمین انرژی را نه یک اولویت فصلی، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای آینده کشور بدانند. اگر قرار است صنعت فولاد همچنان نقش پیشران تولید و صادرات را ایفا کند، باید تأمین پایدار انرژی، همان‌قدر مهم تلقی شود که سرمایه‌گذاری مالی در خطوط تولید.

رضا فرزان مهر
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *